آثار / مناقشه ارمنستان و آذربایجان بر سر قره باغ کوهستانی / نشستهای باکو

گفتگوی حیدر علی اف رئیس جمهوری آذربایجان با هیأت نمایندگی به سرپرستی تِری دِویس گزارشگر کمیته مسایل سیاسی مجمع پارلمانی شورای اروپا در امور مناقشه ارمنستان و آذربایجان - کاخ ریاست جمهوری، ۱۵ آوریل سال ۲۰۰۳


scotch egg
scotch egg
temp-thumb
temp-thumb

حیدر علی اف: سفر شما به آذربایجان بخاطر مسأله فوق العاده مهمی برای ما، یعنی برای مردم و کشورمان میباشد.

ما با شورای اروپا همکاری می کنیم. دو سال است که عضو شورای اروپا هستیم. نمایندگان زیادی از شورای اروپا برای مسایل مختلفی به آذربایجان سفر می کنند. همه اینها حائز اهمیت است. ولی مسئله ای که موجب سفر شما شده است، بمراتب مهمتر از اموری است که تابحال نمایندگان شورای اروپا در آذربایجان حل و فصل کرده اند.

نیروهای مسلح ارمنستان بیش از ۱۰ سال است که بیست درصد از سرزمینهای آذربایجان را اشغال کرده و همه آذربایجانی ها از این مناطق طرد شده و یا بر اثر جنگ ناگزیر به ترک آن گردیده اند. ولی طی این ده سال ما نمی توانیم به سازمانهای بین المللی ثابت کنیم که ارمنستان سرزمینهای آذربایجان را اشغال نموده است. فلذا، ما از این سفر شما تجلیل می کنیم، خیلی وقت است که منتظر شما بودیم و امیدهای زیادی به سفر شما داریم.

شما در اینجا دیدار و گفتگوهای متعددی را انجام داده اید. مخصوصاً من می بینم که با برنامه کاری بی وقفه ای فعالیت می کنید. دیروز بیش از حد ملاقاتهایی داشته اید. در این باره گزارشاتی را به من ارایه دادند . امروز هم با هلیکوپتر از قسمت اعظم اراضی آذربایجان بازدید نموده و سرانجام، از یکی از اردوگاههای موقت اسکان آوارگان دیدن کرده اید. من در این باره شنیدم. حتماً، در آنجا شاهد خیلی چیزها بودید. شما به خودتان خیلی زحمت می دهید. شما باید مدت حضور خود در آذربایجان را کمی افزایش می دادید و این بازدیدها را نیز راحتتر انجام می دادید و وقت بیشتری داشتید. ولی حتماً، این روش کار شما است.

گمان می کنم که، همه این دیدارها و سرانجام، امروز بازدید شما از اردوگاه اسکان پناهندگان باعث ایجاد تصوری در شما شده است. حالا من فکر می کنم، این مسأله را به شما بازگو کنم یا اینکه شما اطلاعات مفصلی را در این باره بدست آورده اید؟ لیکن با وجود این، معتقدم که اینجانب بایستی نظرات و اطلاعات خود را در این باره به شما ارایه دهم.

حتماً، شما با تاریخ استقرار ارمنی ها در سرزمینهای آذربایجان آشنایی دارید. من مایل نیستم راجع به این موضوع بحث کنم. زمانی، ارامنه را از ترکیه و ایران عمداً به اینجا منتقل کرده اند و ارمنی ها زندگی خود را در سرزمینهای آذربایجان آغاز نموده اند. ما اعتراضی نداریم، زندگی کنند، مسئله ای در این نیست. اما متأسفانه، خود اینها و اندیشه پردازانشان دارای افکار و اهداف کاملاً دیگری بوده اند. با عدم اکتفا به سرزمینهایی که در آن استقرار یافته اند، به گسترش مناطق خود تلاش کرده و تا حدودی موفق شده اند.

موقعی که در سال ۱۹۲۰ حکومت شوروی در منطقه ما برقرار گردید، مسکو مرزهای آذربایجان، گرجستان و ارمنستان را به صلاحدید خود تعیین و مشخص می کرد. در آن زمان آنها قسمتی از سرزمینهای آذربایجان را به ارمنستان واگذار نموده اند. در دوران حکمفرمایی ایدئولوژی کمونیستی در اینجا سعی بر این داشته اند تا بین این ملتها مناقشاتی اتفاق نیفتد.

بدانید، آذربایجانی ها ملتی است که خیلی تابع قانون هستند. ولی ارمنی ها نه. ارامنه از آن زمان مجدداً اقدام به ادعای ارضی می کنند. همین مسئله قره باغ که اکنون به مشکلی برای کل جهان تبدیل گشته است، از سالهای ۱۹۲۰، ۱۹۲۲ و ۱۹۲۳ آغاز شده است. قره باغ کوهستانی سرزمین آذربایجان است، شکی در این نیست و می توان گفت که در وسط اراضی آذربایجان واقع میباشد. ولی ارامنه ای که زمانی از ایران کوچ داده شده اند، در آنجا مستقر گردیده اند. در سالهای ۱۹۲۱ و ۱۹۲۳ این مسأله مطرح شده و حزب کمونیست پیگیر آن بوده است. نظرخواهی بعمل آمد و اهالی قره باغ کوهستانی اعلام داشتند که این منطقه بایستی در قلمروی آذربایجان باشد.

این مسأله پایان یافت و برای قره باغ کوهستانی نظام خودمختاری در قلمروی دولت آذربایجان اعطا شد. ولی بعداً ملیگرایان در ارمنستان گاه گاهی- خود اهالی قره باغ کوهستانی در این زمینه زندگی آرام داشتند- مسأله جدایی قره باغ کوهستانی از آذربایجان و اعطای آن به ارمنستان را مطراح نموده اند. لیکن رژیم جدی در اتحاد شوروی هر بار از این جلوگیری کرده است. یعنی، هیچ مناقشه ای پدید نیامده است.

اینجانب شاهد زنده دورانی از تاریخ قره باغ کوهستانی در قلمروی آذربایجان هستم. از سال ۱۹۵۰، یعنی ۵۳ سال پیش من در اداره امنیت دولتی باکو کار کردم. در آن زمان ما بدلیل خصوصیات کار خود، این مسایل را همواره بررسی می کردیم. به خاطر دارم، در منطقه قره باغ کوهستانی مردم زندگی عادی داشت. ولی در سه چهار سال یک بار بعضی از روشنفکران از ایروان عازم قره باغ شده مردم را تحریک می کردند که این منطقه بایستی به ارمنستان ملحق شود. طی سالهای ۱۹۵۰- ۱۹۶۰ این موضوع هر چه بیشتر گسترش یافته، ولی از این جلوگیری بعمل آمده بود.

من از سال ۱۹۶۹ رهبری آذربایجان را بر عهده داشتم- می دانید که از آن زمان چه قدر وقت گذشته است و بویژه پیگیر مسأله قره باغ کوهستانی می شدم. یعنی، سعی می کردم تا شرایط اقتصادی و اجتماعی و تمامی مسایل قره باغ کوهستانی را در مقایسه با سایر مناطق آذربایجان هر چه بهتر حل و فصل کنم که آنها در این زمینه هیچ بهانه ای نداشته باشند. من موفق به اینها شده ام.

اینجانب به کثرت قره باغ کوهستانی سفر می کردم. در آن منطقه دانشگاه باز کردم، تعدادی از مؤسسات صنعتی- کارخانه ابریشم، کفش سازی و ماشین سازی را راه انداختیم. یعنی، برای افراد بیکار فرصتهای اشتغال فراهم نمودیم. وجوه مالی بیشتری را برای بخش کشاورزی تخصیص دادیم و در آنجا توسعه کشاورزی را تأمین کردیم. امروز اگر شما مرکز قره باغ کوهستانی- شهر خانکَندی را که ارمنی ها آنرا استپاناکِردت می نامند، ببینید، اکثر ساختمانهای مسکونی و ادارات در زمان رهبری من در آنجا احداث گردیده است. آنها از من راضی بودند و موقع هر سفر من خیلی شکوهمندانه از من استقبال می کردند. حتی پیرزنها می آمدند در کوچه و خیابان مرا به آغوش می گرفتند و می بوسیدند. اکنون همه آن عکسها باقی است. ارتباطات بسیار حسنه بود و آنها به من هم خیلی اعتماد داشتند. من هم بنوبه خود کمکهای ویژه ای را در اختیارشان قرار می دادم.

حتی مایلم کمی جلوتر بروم و بیان دارم که وقتی که در زمان فروپاشی اتحاد شوروی افراد مختلفی در اینجا پدید آمدند، مرا متهم می کردند که گویا اینجانب نسبت به قره باغ کوهستانی نظر ویژه ای داشته ام و به ارمنی ها کمک کرده ام. واقعاً، اینجانب کمک کرده ام و منکر این نیستم. لیکن، بقول معروف، دلیلی برای متهم کردن من در این کار نیست.

همانطور که مطلع هستید، سپس من در سال ۱۹۸۲ عازم مسکو شدم. در آنجا عضو دفتر سیاسی و معاون اول رئیس هیأت وزیران بودم. به افرادی که جایگزین من شدند، بویژه دستور دادم که به قره باغ کوهستانی توجه کنید. طبیعتاً، آنها تلاش می کردند، ولی نه مثل من. در همان موقع ارامنه و ملیگرایان در ایروان با استفاده از رفتن من از اینجا، اقدام به دخالت بیشتری در امور قره باغ کوهستانی نموده و اوضاع را در آن منطقه داغ کرده اند. متأسفانه، مسئولین آذربایجان نیز در اینجا به آن صورت سعی نکرده و مرکز- مسکو نیز در این مسایل همیشه طرفدار ارمنستان بود.

سپس، در ماه فوریه سال ۱۹۸۸ در آنجا مناقشه آغاز شده است. ابتدا، آنها سخنانی ایراد کرده اند که ما خواهان پیوستن به ارمنستان هستیم. بعداً درگیری های مسلحانه اتفاق افتاده و بتدریج به مناقشه مسلحانه تبدیل گشته است.

در سال ۱۹۸۸ اتحاد جماهیر شوروی هنوز مقتدر بود. حتماً می دانید که من در سال ۱۹۸۸ از همه مقام های خود استعفا کردم، دیگر نمی خواستم و امکان دخالت در این مسایل را نیز نداشتم. ولی از کنار مشاهده می کردم. من به قدرت دفتر سیاسی و حکومت شوروی بلد بودم. چنانچه آنها می خواستند، می توانستند در آن زمان از این پدیده جلوگیری کنند. ولی این کار را انجام ندادند و ممکن است، میخائیل قورباچوف نقش اصلی را ایفا نمود. بعداً معلوم شد که وی فرد هواخواه ارامنه بوده است.

این مناقشه نظامی چهار سال در زمان موجودیت شوروی استمرار داشت. حالا تصور کنید. اگر یک چنین دولت مقتدری همانند شوروی مصمم به حل این مناقشه می شد، در آنصورت مگر اجازه می داد که ظرف این چهار سال دامنه آن بتدریج گسترش یابد؟ بلکه برعکس، ما اطلاعات زیادی در دست داریم که در آن زمان مسکو ارمنی ها را تحریک می کرد و می خواست این مسأله را بنفع ارامنه حل و فصل نماید. هنوز قبل از فروپاشی اتحاد شوروی جنگ بین ارمنستان و آذربایجان بر سر قره باغ کوهستانی آغاز شد و ارمنی ها در همان موقع چند تن از مناطق آذربایجان را اشغال کردند.

سپس اتحاد شوروی فرو پاشید. ارمنستان و آذربایجان استقلال خود را اعلام نمودند. طبیعتاً، برای سازماندهی تشکل دولت مستقلی نیاز به انجام اقدامات زیادی بود. آذربایجان برای ادامه جنگ امکان نداشت و دارای افسران و پرسنل نظامی نبود. از اینرو، امکانات ارمنستان زیاد بود. واحدهای نظامی روسیه مستقر در ارمنستان از طرف ارامنه در این مسأله مورد استفاده قرار گرفته است.

در آن موقع در آذربایجان مبارزه بر سر قدرت جریان داشت. کسی که در سال ۱۹۸۸ رهبری آذربایجان را بر عهده داشت، فرار کرد. آقای مطلّب اف که در سال ۱۹۹۱ رئیس جمهور انتخاب شده بود، نیز از اینجا گریخته و تاکنون در مسکو زندگی می کند.

سپس، جبهه خلق در اینجا به قدرت رسید و هم اکنون آنها جناح مخالف هستند،- طبیعتاً، آنها نیز توان مدیریت دولت را نداشتند. آنها افرادی بودند که از کوچه و خیابانها جمع شده بودند. فلذا، ظرف یک سال نفوذ خود را بین مردم از دست دادند و خودشان پراکنده شدند. نیروهای مسلح ارمنستان نیز با اغتنام از این فرصت، سرزمینهای آذربایجان را پی در پی اشغال کردند.

در سال ۱۹۹۳، می توان گفت، در آذربایجان بحران سیاسی اجتماعی ایجاد شده بود. در اثر مبارزه بر سر قدرت در اینجا جبهه خلق نتوانست دولت را اداره کند و در این هنگام از من که در آن زمان در نخجوان می زیستم، به اینجا دعوت کردند. من به ریاست مجلس انتخاب شدم. آقای ابوالفضل اِلچیبیگ رهبر جبهه خلق، رئیس جمهور بود. اینجانب با وی گفتگو کردم و اظهار داشتم که می توان از این شرایط نجات یافت. ولی متأسفانه، وی دو روز بعد بطور مخفی باکو را ترک گفت و رفت به روستای خود سر کوه زندگی کند. من در اینجا تنها ماندم.

من نمی خواهم در این باره صحبت کنم. بهر حال، در سال ۱۹۹۳ موفق شدم اوضاع را تا اندازه یی به حالت عادی بیاورم. در این مدت من هم چندان فرصت نداشتم ا به جنگ و جبهه توجه کنم. زیرا نمی دانستم که، با چه کسی چه کار کنم. ولی اینجانب واحدهای ارتشی کشور را بسیج کردم، نبرد را قدری تقویت دادیم و بعضی از سرزمینها را آزاد نمودیم. اما در ماه می سال ۱۹۹۴ هم ارمنستان و هم ما به اتفاق نظر رسیدیم که بایستی آتش بس برقرار سازیم.

ما در تاریخ ۱۲ ماه می پیمان آتش بس را امضا کردیم. در ماه می سال جاری نهمین سال آن تمام خواهد بود. پس از برقراری آتش بس، مناقشه بین دو طرف متوقف گردیده است. ولی ارمنی ها آذربایجانی ها را خیلی کشتند، سوزاندند، لیکن استرداد نکردند و آنها را نیز در آنجا به قتل رساندند. ما افراد زیادی را هم از بین رزمندگان و هم از غیر نظامیان از دست دادیم.

در آن زمان، طی سالهای ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳ شورای امنیت سازمان امنیت و همکاری اروپا این مسأله را چهار بار مورد مذاکره قرار داد و پیشنهاد کرد تا ارامنه میبایستی سرزمینهای اشغالی آذربایجان را بدون هیچ قید و شرط آزاد کنند. ولی ارمنستان به این عمل نمی کند و هیچ کسی ارمنستان را محکوم نمی سازد.

از سال ۱۹۹۲ در چارچوب سازمان امنیت و همکاری اروپا گروه مینسک تأسیس گردیده است. اینجانب از سال ۱۹۹۳ همواره با گروه مینسک همکاری می کنم. ابتدا، رهبری گروه مینسک را ایتالیا، سپس سوئیس و فنلاند بر عهده داشتند. ولی روسیه در همه موارد در مرکز این مسأله بود.

سازمان امنیت و همکاری اروپا بمنظور حل صلح آمیز مسأله در سال ۱۹۹۷ دو پیشنهاد ارایه نمود. یعنی ابتدا یک پیشنهاد ارایه داشت و ما آنرا پذیرفتیم، لیکن ارمنستان نپذیرفت. بعد از چند ماه دومین پیشنهاد را ارایه کرد. ما باز هم آنرا پذیرفتیم، ولی ارمنی ها نپذیرفتند. بدینوسیله، اینها نیز نتایجی در پی نداشت.

در سال ۱۹۹۶ نشست سازمان امنیت و همکاری اروپا در لیسبن برگزار می شد. من در آنجا مسأله را بطور قطعی مطرح ساختم و خواستار این شدم که ارمنستان تمامیت ارضی آذربایجان را برسمیت بشناسد. ارمنستان تابحال تمامیت ارضی آذربایجان را برسمیت نمی شناسد. در سند نهایی همان نشست ماده خوبی در خصوص مناقشه ارمنستان و آذربایجان تنظیم گردیده بود. ارمنستان به آن رضایت نداد. همانطور که مطلع هستید، تصمیمات در آنجا بوسیله اتفاق آراء به تصویب می رسد.

من خیلی فکر کردم و با سند نهایی سازمان امنیت و همکاری اروپا کاملاً موافقت ننمودم. یک چنین شرایط حساس پدید آمد. سران خیلی از کشورها به من مراجعه کردند که شما سند نهایی نشست سازمان امنیت و همکاری اروپا را نقض می کنید. به خاطر دارم، جناب آلبِرت گور به من می گفت که شما کار نشست را مختل می نمائید. گفتم، پس ارمنستان نیز مختل می کند و رضایت نمی دهد. وی پاسخ داد که این حق او است. من هم گفتم که این هم حق من است. بحث با این تمام شد.

سپس، رئیس وقت سازمان امنیت و همکاری اروپا از سوئیس آمد و با من خیلی صحبت کرد و سرانجام، بیانیه خوبی را از عنوان نشست تهیه و تدوین کرد. در آن بیانیه تمامی مسایل دایر بر تمامیت ارضی آذربایجان و سایر امور ذکر شد. این یک سند فوق العاده مهم بود. بهمین خاطر، من وتو خود را پس گرفتم و آن سند مورد تصویب قرار گرفت. ولی ارمنستان این بیانیه نشست لیسبن را نیز تأیید و اجرا نکرد.

بدینوسیله، اوضاع بتدریج متشنج گردید. سه- چهار سال پیش روسیه پیشنهاد عجیبی- فرمول دولت عمومی را مطرح ساخت. این بدان معنی است که قره باغ کوهستانی و آذربایجان دولت عمومی هستند. بنابراین، تمامیت ارضی آذربایجان تأمین می شود، ولی آذربایجان هیچگونه حق صلاحیت و رهبری بر قره باغ کوهستانی و دخالت در امور داخلی آن ندارد. من از بابت این خیلی ناراضی شدم. در آن زمان آقای پریماکوف وزیر امور خارجه روسیه بود. من حتی به او تلفن کردم و با وی خیلی جدی صحبت کردم که چرا یک چنین پیشنهادی را ارایه می دهید. این بمعنی فریب دادن ما است. ما هم آدم ناخردی نیستیم که ما را گول بزنند. ولی ارمنستان بلافاصله این پیشنهاد را پذیرفت. حالا نیز گاه گاهی اظهار می دارد که بیایید با آن فرمول کار کنیم. پس، همه کارها را، بخصوص روسیه، بنفع ارمنستان طرح می کنند، سایر کشورها نیز همچنین.

بطور مثال، رؤسای مشترک گروه مینسک روسیه، آمریکا و فرانسه هستند. روسیه را گفتم. لیکن آمریکا نیز یک موضع اصولی اتخاذ نمی کند. فرانسه هم موضع اصولی اتخاذ نکرده است. از آن زمان به بعد پیشنهاد جدیدی در کار نیست. رؤسای مشترک گروه مینسک بیان داشتند که در ارمنستان انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود. باید به این مسأله فاصله داد. در ماه می نیز قرار است انتخابات پارلمانی در آن کشور برگزار گردد. در ماه اکتبر در آذربایجان انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد گردید. بدین ترتیب، سال جاری از دست می رود. اما انسانها در وضعی که می بینید، بسر می برند و تمامی اموال و دارایی مردم در سرزمینهای اشغالی خیلی وقت پیش ویران شده است. اکنون زمینها را نیز به حالت خیلی بدی درآورده اند. گاهاً می گویند که ارمنی ها را از گوشه و کنار می آورند و در این مناطق سکنی می دهند.

شرایط عجیبی است- نمایندگان هیچ کدام از سازمانهای بین المللی تمایل برای ورود به سرزمینهای اشغالی ما ندارند. سازمان امنیت و همکاری اروپا گروه نظارت تشکیل داده است. سرپرست آن آقای کاسپیرشیک است، طبیعتاً، وی از آن مناطق بازدید بعمل می آورد. اینجانب دو بار از رؤسای مشترک گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا بسیار خواهش کردم تا حداقل، به یکی از آن شهرستانهای اشغالی بروند و با شرایط موجود آشنایی پیدا کنند. رفتند، آمدند و بمن گفتند که همه چیز از بین رفته است. ۱۳۰ کیلومتر از مرز ما با ایران به دست ارامنه رسیده است. ما اطلاعاتی مبنی بر حمل و انتقال مواد مخدر از آن منطقه و تجارت اسلحه و خیلی از جنایتهای دیگری، در دست داریم. این اراضی کاملاً بدون نظارت میباشد.

اکنون شورای اروپا به شما دستور داده است تا این موضوع را مطالعه و بررسی نمایید و اظهار نظر کنید. بنظرم، این اولین موردی است که این مسئله را بویژه جویا شده اند. این هم شورای اروپای شما است. امیدوارم که شما پیگیر حل مسئله خواهید بود و ما امیدهای فراوانی به فعالیتهای شما داریم. متشکرم، من کمی زیاد صحبت کردم، ولی خواستم که همه چیز را به توجه شما برساننم.

تِری دِویس: جناب آقای رئیس جمهور، همانطور که شما نیز فرمودید، از زمانی که آذربایجان استقلال خود را بدست آورده، هیأتهای نمایندگی زیادی از شورای اروپا به کشورمان سفر می کنند. حتماً، اینجانب در اینجا اولین نفر از شورای اروپا نیستم که عضویت کشورتان در شورای اروپا را به شما شادباش می گویم. من این مطلب را به دوستان گرجستانی هم گفتم، گاهاً پس از عضویت در شورای اروپا نیز می خواهند تبریک بگویند.

جناب آقای رئیس جمهور، از اهداف سفر من به اینجا اطلاع دارید. از بابت اطلاعاتی که امروز در اختیار من قرار داید، سپاسگزارم. همچنین مایلم بجهت اطلاعاتی که در جریان مذاکرات دیروز و امروز وزیران و نمایندگان ویژه در این مسئله در اختیار من قرار داده اند، از جنابعالی تشکر کنم.

به استحضار جنابعالی برسانم که، قبل از آمدن به اینجا هیأت نمایندگی پارلمانی کشورتان اطلاعات کافی در این باره به من داده اند. هیأت پارلمانی آذربایجان در این مسئله، همچنین در مورد تمامی مسایل دیگر نیز در شورای اروپا بسیار فعالانه کار می کنند.

البته. تاریخ حوادث جاری در قره باغ کوهستانی و حومه آن اهمیت بسزایی دارد. به عقیده من، از این جهت پادشاهی متحده و قفقاز جنوبی یک شباهت عمومی دارند. این هم بدان معنی است که ما هر چه بیشتر با تاریخ آشنا می شویم. حتماً، در گزارش من موارد تاریخی جایگاه بیشتری بخود اختصاص خواهد داد.

جناب آقای رئیس جمهور، شما فرمودید که سازمانهای بین المللی از قره باغ کوهستانی و مناطق همجوار آن بازدید نمی کنند. همانطور که مستحضرید، اینجانب به مناطق اطراف قره باغ سفر کردم و شاهد شرایط مردم شدم. زیرا بر این باور بودم که واقعاً بازدید از آن مناطق و آشنایی با شرایط آنان خیلی ضروری است. نمی خواهم یک چنین تصوری در اهالی آذربایجان ایجاد شود که من با رفتن به قره باغ کوهستانی ارتباطاتی با آنجا دارم. از گفتگوی امروز با جنابعالی به این نتیجه می رسم که رفتن به آنجا نظر خوبی است.

حیدر علی اف: بله، باید رفت.

تری دویس: البته، من خواهم رفت و این امر مد نظر خواهد بود.

از اینکه وقت گرانبهای خود را در اختیار من قرار دادید، از شما سپاسگزارم... من وقت پرمشغله ترین فرد در آذربایجان را می گیرم. جناب آقای رئیس جمهور، اطلاعات به حد کافی را در اختیار من قرار داده اند. بیشتر از آنچه که به نمایندگان شما گفته ام، نمی توانم بگویم. من در اینجا بیانیه هایی را صادر نخواهم کرد و پس از آذربایجان، برای دیدار با دوستان خود به گرجستان سفر خواهم کرد و سپس به ارمنستان خواهم رفت. در جریان این سفر از قره باغ کوهستانی بازدید بعمل نخواهم آورد. ولی قبل از تکمیل گزارش خود حتماً به قره باغ کوهستانی سفر خواهم کرد. دیگر این قول را داده ام و از هیچ اقدامی دریغ نخواهم نمود تا این مسئله حل و فصل گردد. بجهت اینکه وقت خود را در اختیار من قرار داید، مجدداً سپاسگزارم.

حیدر علی اف: از شما تشکر می کنم. من همین را می خواهم. شما گفتید که قول داده اید و همه اقدامات لازم را بعمل خواهید آورد که این مسأله به حل خود برسد. همین کلمه برای من بس است و نیازی به سخن بیشتری نیست. متشکرم.

روزنامه آذربایجان مورخ ۱۶ آوریل سال ۲۰۰۳