معلومات تاریخی عمومی / مناقشه قره باغ کوهستانی بین ارمنستان و آذربایجان / قتل عام

نسل کشی خوجالی جنایتی علیه بشریت است


سیاستهای نسل کشی و تجاوز نظامی که توسط ملی گرایان ارمنی علیه ملت ما اجرا میشود بیش از دویست سال قدمت دارد. هدف از این سیاستها بیرون راندن آذربایجانی ها از سرزمینهای باستانی خود و ایجاد دولت ارمنستان بزرگ در آن بوده است که ساخته و پرداخته تاریخدانان و تئوریسنهای ارمنی میباشد. برای رسیدن به اهداف شوم و منفور خود، آنها روش و وسایل مختلفی همچون جعل اسناد تاریخی و توطئه گریهای سیاسی را بکار گرفته و در سطح سیاستهای دولتی از ملی گرایی متجاوز و تجزیه طلبی و تجاوز علیه کشورهای همسایه حمایت کرده اند. بدین منظور سازمانهای به اصطلاح ملی-فرهنگی، دینی و سیاسی و حتی تروریستی در خود ارمنستان و سایر کشورها ایجاد و امکانات جوامع و لابی های ارمنی خارج از کشور در این راستا بسیج شده است.

بعد از آنکه سرزمین آذربایجان بر اثر جنگ های ایران و روسیه در قرینه نخست قرن نوزدهم بدو قسمت تقسیم گردید، کوچ وسیع و هدفدار ارامنه از ایران و ترکیه به منطقه قره باغ آغاز و بافت جمعیتی آن بطورمصنوعی تغییر داده شده است. ملی گرایان ارمنی در سال ١٩۰٥ دست به کشتارهای گسترده یی علیه آذربایجانی ها در سرزمینهای بومی خود آنها زده و صدها منطقه مسکونی را ویران کرده اند. در سال ١٩١۸ نیز سیاست شومی به منظور پاکسازی ایالت باکو از وجود آذربایجانی ها با حمایت نهاد کمونیستی باکو که اکثریت سران سیاسی و نظامی آنرا ارامنه نشکیل میدادند، به اجرا  گذاشته شد. در نتیجه دهها هزار نفر به قتل رسیده و مناطق مسکونی و آثار باستانی و مساجد و مدارس تخریب گشتند. مردمان غیر نظامی آذربایجانی در گنجه، شماخی، قوبا، لنکران، قره باغ و مغان و سایر مناطق آذربایجان نیز توسط ارامنه به خاک و خون کشیده شدند.

سیاستهای نسل کشی و تبعید علیه آذربایجانی ها در دوره حاکمیت شوروی نیز که برابری ملتها و اقوام را شعار خود قرار داده بود، از راههای نامرئی و پر مکری دنبال گرفته شده است. تصمیمات غلط و ناعادلانه متعددی در حق آذربایجان اتخاذ شده است. در سالهای بیست، منطقه زنگزور که سرزمین تاریخی آذربایجان میباشد بدون هیچ دلیلی به ارمنستان اعطا و بدین ترتیب رابطه نخجوان، سرزمین باستانی آذربایجان، با سایر قسمتهای وطن مان قطع گردید. نهاد خودگردانی ارمنی در قره باغ کوهستانی تآسیس شد. بدنبال تصمیم ماجراجویانه رهبری شوروی، بین سالهای ١٩۴۸ و ١٩٥٣ ارمنه نایل به تبعید صدها هزار آذربایجانی از سرزمینهای اجدادی خود گشته و عملا یک جمهوری تک قومیتی را در خاک جمهوری ارمنستان ایجاد نمودند.

جای تأسف است که رهبری اتحاد شوروی سابق و جامعه جهانی در قبال مناقشه قره باغ کوهستانی که از سال ١٩۸۸ بدون هیچ دلیلی آغاز شده، تجاوز ارمنی که سرزمینهای آذربایجانی را فرا گرفته و و نیز نسبت به رنج و اذیت آذربایجانی های بیگناه که قربانیان این تجاوز میباشند، فقط نظاره گری توآم با بی اعتنایی را اختیار کرده اند. ارامنه با استفاده از چنین شرایطی که به آنها روحیه داده بود توانستند سیاستهای نسل کشی و جنایات تاریخی بی نطیر خود علیه آذربایجانی ها را بصورت مستمر اجرا نمایند. بیست در صد از اراضی آذربایجان از جمله هفت منطقه خارج از محدوده قره باغ کوهستانی یعنی کلبجر، لاچین، آغدام، فضولی، جبرائیل، قوبادلی و زنگیلان توسط نیروهای مسلح ارمنستان اشغال گردید. بیش از یک میلیون آذربایجانی بطرز وحشیانه یی از لانه و کاشانه اجدادی خود بیرون رانده شدند، دهها هزار نفر به قتل رسیدند و معلول و به گروگان گرفته شدند. صدها منطقه مسکونی، هزاران مؤسسه فرهنگی، تاریخی و بهداشتی، آثار فرهنگی و تاریخی و مساجد و زیارتگاههای مقدس و گورستانها با خاک یکسان شده و در معرض وحشیگری کم نظیر ارمنی قرار گرفتند.

فاجعه هایی که به دست قلدوران مسلح ارمنی در نخستین سالهای مناقشه در روستاهای آذربایجانی نشین قره باغ کوهستانی همچون کرکی جهان، قوشچولار، میشه لی، قره داغلی، آغدابان و غیره رقم خورده و سرانجام نیز قتل عام خوجالی، جنایات تارخی هستند که بعنوان لکه سیاهی دایما در وجدان ملت به اصطلاح مظلوم و عذاب دیده ارمنی خواهد ماند.

فاجعه خوجالی یکی از وحشتناکترین جنایتی است که در قرن بیستم توسط ارامنه، مجریان سیاستهای شوونیستی برای ایجاد به اصطلاح ارمنستان بزرگ و دولت تک ملیتی، بر سر ملت آذربایجان آورده شده است. بنا بر دلایلی همچون عدم درک صحیح جامعه جهانی و سازمانهای بین المللی از این روند، و عدم محکومیت این اقدامات و اتخاذ تدابیری برای جلوگیری از آن، غاصبان ارمنی از بدو سال ١٩۰٥ همچنان به الحاق سرزمینهای آذربایحانی ادامه میدهند و در اواخر قرن بیستم و جلوی چشمان جامعه متمدن نیز دست به چنین وحشیگری و جنایت وحشتناکی زدند که بمنزله یک لکه پاک نشدنی برای کل بشریت میباشد.

شب ۲۶ فوریه سال ١٩٩۲ که بعنوان رویداد خونین در تاریخ آذربایجان ثبت شده است، نیروهای ملسح ارمنی به کمک نظامیان و ادوات زرهی هنگ موتوریزه پیاده نظام شماره ٣۶۶ که هنوز از زمان شوروی در شهر خان کندی مستقر و بخش قابل ملاحظه ای از پرسنل نظامی اش متشکل از ارامنه بوده است، شهر باستانی خوجالی را با خاک یکسان کردند.

ابتدا خوجالی زیر آتش شدید توپخانه وسایر ادوات نظامی قرار گرفته و به شدت تخریب شده و این گلوله باران وقوع آتش سوزی ها در شهر را بدنبال داشته است. سپس نیروهای پیاده نظام از چند محور وارد شهر شده و ساکنین آنرا که جان سالم بدر برده بودند، بطرز وحشیانه یی مورد آزار و اذیت قرار داده اند.همان روز طی مدت کوتاهی نیروهای مسلح ارمنی ۶١٣ نفر از اهالی غیر نظامی شهر را با بی رحمی و تحت شکنجه های سخت به قتل رسانده و ٤۲١ نفر دیگر را بشدت زخمی کرده اند.

آن عده از کسانی که موفق به شکستن محاصره شده بودند بدست نظامیان ارمنی که در جنگل ها و راه ها نصب کمین کرده بودند با بی رحمی خاصی به قتل رسیده اند. جلادان حار شده، پوست سر انسانها را کنده و اعضای مختلف بدن آنها را قطع نموده و چشمان کودکان کم سن را از حدقه شان در آورده و شکم زنان باردار را دریده و انسانها را زنده بگور کرده و در آتش سوزانده و اجساد تعدادی از آنها را نیز مین گذاری کرده اند.

در نتیجه ١۲٧٥ نفر مفقود الاثر وبه گروگان گرفته شده و شهری با جمعیت ١۰ هزار نفری به یغما رفته و آبادانی ها تخریب شده و درآتش سوخته است. امروزه هم هیچ خبری از سرنوشت ١٥۰ نفر از آنها از جمله ۶۸ زن و ۲۶ کودک در دست نیست. در نتیجه این فاجعه، افزون بر هزار فرد غیر نظامی براثر اصابت گلوله، با درصدهای مختلف جانباز شده اند. ١۰۶ نفر از مقتولین زن، ۸٣ نفر کودکان خردسال و ٧۰ نفرشان کهن سالان بوده اند. ۴۸٧ نفر هم معلول گشته اند. ٧۶ نفر از معلولین را پسران و دختران زیر سن بلوغ تشکیل میدهند.

در نتیجه این جنایت نظامی-سیاسی همه اعضای ۶ خانواده کاملا از بین رفته، ۲٥ کودک هم پدر و هم مادر خود را  و ١٣۰ کودک نیز یکی از والدین خود را از دست داده اند. ٥۶ نفر از شهیدان نیز با بی رحمی و سنگدلی خاصی  به قتل رسیده اند. بطوریکه آنها بصورت زنده در آتش سوخته و پوست سرشان کنده و سرشان بریده و چشمانشان از حدقه بیرون آورده شده و شکم زنان آبستن نیز با سر نیزه اسلحه سوراخ -سوراخ شده است.

همانطوریکه در پیام آقای الهام علی اف رئیس جمهوری آذربایجان به ملت آذربایجان در سالروز فاجعه خوجالی آمده است: "صدها نفر از غیر نظامیان در صورتیکه هیچ گونه ضرورت نظامی نبوده، تحت شکنجه های بی سابقه یی که در تاریخ سراغ آنرا نداریم، جان سپردند و اجساد آنها نیز مورد اهانت قرار گرفت. زن و کودک و سالخوردگان و تمام اعضای خانواده ها نابود گشتند. این یکی از بزرگترین جنایاتی است که در اواخر قرن بیستم نه تنها بر علیه ملت آذربایجان بلکه بر علیه همه بشریت صورت گرفته است. فاجعه خوجالی از حیث قساوات و خشونت و بی رحمی در میان جنایتهای علیه بشریت جایگاه خاص خود را داراست."

تصورش هم سخت است که یک چنین وحشیگری و سنگدلی بی سابقه، بدست انسان رقم خورده و دو اواخر قرن بیستم و جلوی چشمان جامعه جهانی رخ داده است.

این کشتار گسترده و بی رحمانه در عین اینکه مواردی از سیاستهای تروریستی بر علیه استقلال و تمامیت ارضی آذربایجان را در بر میدارد، ضمنا یک اقدام جنایتکارانه یی هم میباشد که کل بشریت را هدف قرار داده است. ناسیونالیستهای ارمنی در حین ارتکاب این قتل عام در خوجالی در صدد ایجاد رعب و وحشت در ملت آذربایجان و متزلزل کردن عظم مبارزه آن بر آمده بودند که مایل نبودند سرزمین خود را تحویل ارامنه بدهند.

عملیات تهاجمی علیه خوجالی را سیران اهانیان فرمانده گروهان دوم هنگ شماره ٣۶۶، یئوگنی نابوکیخ فرمانده گروهان سوم، والری چیتچیان رئیس ستاد گروهان اول، هدایت کرده اند. در این عملیات بیش ٩۰ تانک، زرهبر و سایر ادوات نظامی این هنگ بکار گرفته شده است. نظامیان این هنگ بنامهای اسلاویک آروتونیان، آندرئی ایشخانیان، سرگئی بگلریان، موسئس آکوپیان، گریگوری کیسه بکیان، واچیک میرزایان، واچاگان آیریان، آلکساندر آیراپتیان و غیره ها و نیز اعضای گروه های نظامی ارمنی بنامهای کارو پتروسیان، ویتالی بالاسانیان، سیران توماسیان، والری گریگوریان و غیره ها از عوامل فعال جنایات نسل کشی غیرنظامیان بوده اند. این مورد هم محرز شده که آرمو آبرامیان رئیس وقت شعبه پلیس خان کندی، ماوریک گوکاسیان رئیس وقت شعبه پلیس بخش عسگران، شاگن بارسگیان معاون وی، ویتالی بالاسانیان رهبر سابق جبهه خلق در قره باغ کوهستانی، سرژیک کوچاریان رئیس وقت زندان خان کندی و غیره ها نیر در میان کسانی بوده اند که مردم غیر نظامی را با بی رحمی به خاک و خون کشیده اند.

سیران اهانیان که هنگام وقوع فاجعه خوجالی رتبه سرگردی را داشته است امروز حامل سردوشی های ژنرالی است و وزارت دفاع جمهوری ارمنستان را بر عهده دارد. سایر همدستان وی در این جنایت نیز متصدی پستهای مختلفی در نهاد جعلی ایجاد شده توسط ارمنستان ودر نهادهای دولتی جمهوری ارمنستان هستند.

در قطعنامه شماره ٩۶ مجمع عمومی سازمان ملل متحد مصوب ١١ دسامبر سال ١٩۴۶ تأکید میشود که نسل کشی ضمن عدم شناخت حق زندگی برای تجمعات انسانی حیثیت انسانی را نیز تحقیر کرده و بشریت را از پایه های معنوی و مادی ساخته انسانها محروم میسازد. چنین اعمال شوم با اهداف و وظایف سازمان ملل مغایرت دارند. کنوانسیون جلوگیری و مجازات عوامل نسل کشی که در تایخ ٩ دسامبر سال ١٩۴۸ به شماره ۲۶۰ در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب و از سال ١٩۶١ لازم الاجرا شده است، حاوی مبانی حقوقی تبعات ارتکاب جنایت نسل کشی میباشد. دولتهای امضا کننده این کنوانسیون ضمن پذیرش نسل کشی بعنوان جنایت ناقض اصول وحقوق بین الملل، صرف نظر از ارتکاب آن در دوران جنگ و یا صلح، متعهد اتخاذ اقدامات لازمه جهنات جلوگیری و مجازات عوامل آن شده اند. ماهیت و مقیاس جنایت شوم در شهرخوجالی نشان میدهد کلیه اعمالی که بعنوان عناصر جنایت نسل کشی در کنوانسیون توصیف گردیده، در آن شهر به مورد اجرا گذاشته شده است. این نسل کشی گسترده و بی رحمانه در یک اقدام از قبل برنامه ریزی شده، بقصد نابودی کامل مردمان ساکن آن منطقه صرفا بدلیل آذربایجانی بودن هویت ملی آنها صورت گرفته است.

شواهدی دال بر عدم اعتنای ارمنستان به موازین حقوق بین الملل در خصوص نحوه برخورد در شرایط جنگی فقط به این موارد خلاصه نمیشود. بموجب مفاد حقوق انسانی بین الملل، جنگ باید فقط بین نیروهای مسلح طرف های متخاصم صورت بگیرد. اهالی غیر نظامی نباید در عملیاتهای جنگی شرکت نمایند و همچنین با آنها باید محترمانه برخورد شود. مطابق ماده ٣ کنوانسیون چهار ژنو در خصوص حمایت از غیر نظامیان در شرایط جنگی، سؤقصد به  جان و امنیت غیر نظامیان، اعم از قتل،  معلول کردن، برخورد بی رحمانه نسبت به آنها، آزار و اذیت و شکنجه غیرنظامیان، سؤقصد و تحقیر و اهانت لیاقت انسانی ممنوع میشود. در ماده ٣٣ کنوانسیون آمده است که هیچ غیر نظامی نباید بخاطر جرمی که مرتکب نشده است مجازات گردد.

اتخاذ اقدامات مجازات دستجمعی علیه غیر نظامیان، ایجاد وحشت در افراد غیرنظامی و ترور آنها و اعمال فشار علیه آنها به صراحتت ممنوع شده است. برحسب ماده ٣۴ کنوانسیون مزبور، گروگانگیری از اهالی غیر نظامی هم ممنوع است. ولی ارامنه که فقط در خوجالی بیش از هزار نفر را به گرونگان گرفته اند بی اعتنایی خودشان نسبت به این اصل را بصورت آشکار به نمایش گذاشته اند. نیروهای مسلح ارمنستان به موازین مذکور حقوق بین الملل بی اعتنایی کرده و برای نابود ساختن افراد غیر نظامی به روشهای بی رحمانه یی متوسل شده اند. ارتکاب موارد جرم مندرج در کنوانسیون جلوگیری و مجازات عوامل نسل کشی مورخ ٩ دسامبر سال ١٩۴۸ توسط ارامنه در خوجالی محرز است.

کسانیکه هنگام اشغال خوجالی دست به وحشیگریهای باور نکردنی علیه آذربایجانیان غیر نظامی زده و کنوانسیون ژنو، مفاد ۲ و٣ و٥ و ٩ و ١٧ بیانیه جامع در خصوص حقوق بشر، و کنوانسیون حراست از زنان و کودکان موقع مناقشات نظامی و موراد اضطراری و نیز کنوانسیونی در خصوص جلوگیری و مجازات عوامل جنایت نسل کشی را بصورت آشکار پایمال کرده اند، هنوز هم به سزای اعمالشان نرسیده اند. این جو عدم مجازات زمینه را برای جنایات جدید آنها فراهم میسازد.

ارمنستان نه تنها از این وحشیگیریها ابایی ندارد، بلکه با بی شرمی این جنایت نسل کشی علیه آذربایجانی ها را توجیه میکند و عاملان این جنایت بمنزله قهرامانان ملی گرامی داشته میشوند. سیاست ضد آذربایجانی آشکاری در ارمنستان در جریان است و از سوی دولت زمینه ایده لوژیک جهت اشغال سایر سرزمینهای آذربایجان فراهم میشود. تاریخ جعلی ارمنی نیز به سطح سیاستهای دولتی ارتقا یافته است تا زمینه ای برای پرورش جوانان ارمنی در روحیه شوونیستی محیی گردد. هر چقدر عجیب هم شده باشد، مجالس برخی کشورهایی که یک نسل کشی واقعی مثل نسل کشی خوجالی را نادیده گرفته اند، افسانه ای همچون نسل کشی ارمنی را به موضوع مذاکره خود تبدیل کرده و حتی ضمن بی اعتنایی به واقعیتهای تاریخی، اقدام به تصویب مصوبه های نا عادلانه یی در این خصوص کرده اند. یکی از دلایل به بیراهه کشانده شدن تلاشهایی برای حل و فصل مسالمت آمیز مناقشه ارمنستان-آذربایجان و قره باغ کوهستانی توسط ارمنستان هم صرفا این مهم بوده است.

تاریخدانان و سیاسیون ارمنی سال به سال بر دامنه تبلیغات خود در باره حوادث سال ١٩١٥ که بنابر ادعاهایشان یک نسل کشی ارمنی بوده است میافزایند و درآن اغراق بیشتری به خرج میدهند و در واقع بدین طریق تلاش میکنند تا قتل عام آذربایجانی ها را که از اوایل قرن گذشته درجریان بوده، به فراموشی بسپارند و افکار عمومی جامعه جهانی را منحرف سازند. ولی سرزمینهای آذربایجان هنوز هم تحت اشغال قرار دارد و جلادان ارمنی برای رسیدن به اهداف طمعه کارانه خود دست به قتل بی رحمانه انسانهای بیگناه زده اند. نیل به شناخته شدن فاجعه خوجالی بعنوان قتل عام و جنایت علیه بشریت از سوی جامعه جهانی وظیفه هر فرد آذربایجانی میباشد.این جنابت نباید بار دیگر تکرار شود.

همانطوریکه حیدر علی اف رهبر ملت آذربایجان در باره این رویداد گفته است: "قتل عام خوجالی یکی از بزرگترین فاجعه های انسانی قرن بیستم است. برای اینکه از وقوع این کشتار انسانی که با بی رحمی بی نظیری در خوجالی انجام شده، در نقطه دیگری از جهان جلوگیری شود، حقایق فاجعه خوجالی بایستی بطور کامل به جامعه جهانی بازگو و فعالیتهای جدی و هدفداری دنبال شود تا همه انسانهای وفادار به ایده های انساندوستی امکان اعلام نظر قاطعانه و مشخص خود نسبت به این فاجعه را داشته باشند."

جا دارد بر این نکته تأکید شود که ارایه ارزیابی های حقوقی-سیاسی از فاجعه خوجالی همانند سایر فاجعه های ملت آذربایجان، صرفا بعد از آنکه حیدر علی اف بدنیال مطالبات اکید ملت در ماه ژوئن سال ١٩٩٣ مجددا زمام امور را دردست گرفت، میسر شده است. بنا بر ابتکار رهبر ملی، پارلمان کشورمان در تاریخ ۲۴ فوریه سال ١٩٩۴ مصوبه ای را  تحت عنوان "روز قتل عام خوجالی" به تصویب رسانده و در این سند دلایل وقوع این فاجعه و عوامل آن به تفصیل تشریح شده است.

بنیاد حیدر علی اف بی تردید در امر انتقال حقایق فاجعه خوجالی به جهانیان و نشر این حقیقتها در عرصه بین المللی و ارزیابی واقعی از این قتل عام، نقش استثنایی دارد. بنیاد حیدر علی اف برای چندمین سال متوالی است که برنامه های مختلفی مرتبط با فاجعه خوجالی را در ٧۰ کشور جهان اجرا میکند. این بنیاد اقدام به تشکیل کنفرانسها، برپایی مجالس یادبود و نشر کتب و بوکلتها و تولید فیلم و دیسکهای دی وی دی میکند.

مجموعه برنامه های بین المللی تحت عنوان "عدالت برای خوجالی" که بنا بر ابتکار خانم لیلا علی یوا معاون بنیاد حیدر علی اف و رهبر سازمان جوانان جامعه آذربایجانیهای مقیم روسیه عملی میشود، سال به سال بر دامنه وسعت خود میافزاید. درچهارچوب این طرح، صدها برنامه در سراسر جهان اجرا شده است. در این راستا، کنفرانسها، سمینارها، تحصن ها میتوان گفت که در همه کشورهای عضو اتحادیه اروپا، جامعه کشورهای مشترک المنافع، کشورهای واقع در آسیا، آمریکای شمالی و جنوبی برپا میگردد. در سایه این مجموعه برنامه ها، برخی نهادهای بین المللی از فاجعه خوجالی اطلاع پیدا کرده اند. بنا بر ابتکار این بنیاد و نشست جوانان سازمان کنفرانس اسلامی، نمایندگان مجالس ٣١ کشور جهان فاجعه خوجالی را بعنوان جنایتی برعلیه بشریت به رسمیت شناخته اند. برنامه های فلش موب توسط جوانان در دانشگاه های عمده ۲۰ کشور برگزار شده است. در عین حال مرحله جدیدی ار این مجموعه برنامه ها یعنی مرحله امضای طومارها و ارسال پیامها برای سران دولتها و حکومتها، گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا، دبیرخانه دبیر کل سازمان ملل متحد، مجالس کشورهای جهان و سازمانهای بین المللی مبنی بر شناخته شدن این فاجعه بعنوان یک اقدام نسل کشی و جنایت علیه بشریت شروع شده است.

مجموعه برنامه های تبلیغاتی و اطلاع رسانی بین المللی تحت عنوان "عدالت برای خوجالی" بمنظور اطلاع رسانی به جامعه جهانی در مورد فاجعه خوجالی و دستیابی به ارزیابی حقوقی –سیاسی و معنوی و حقوقی جامعه جهانی از این رویداد، در حال حاضر در صدها کشورجهان توسط گروههای جوانان داوطلب با موفقیت اجرا میشود. مجمع حمایت از توسعه جامعه مدنی در آذربایجان یکی از سازمانهایی است که در این زمینه فعالیتهای عملی دارد. مجمع حمایت از توسعه جامعه مدنی در آذربایجان که برخی از سازمانهای غیر دولتی عمده جامعه آذربایجان را در بر میگیرد، کتاب "فاجعه خوجالی: در اسناد، فاکت ها و در رسانه های خارجی" را به سه زبان آذربایجانی، روسی و انگلیسی منتشر کرده و همچنین طوماری حاوی امضای بیش از یک میلیون شهروند جمهوری آذربایجان مبنی بر شناخته شدن رویداد خوجالی بعنوان یک حادثه نسل کشی را ارایه داده است. جا دارد اکیدا بر این نکته تأکید شود که این امضا ها فقط بمنزله مطالبه نیست بلکه گواهی زنده شاهدین نسل کشی خوجالی برای تاریخ و یک سند معنوی-سیاسی و تاریخی-حقوقی است. صرفا بدین خاطر نیز این طومار بصورت یکجا به تعداد زیادی از کتابخانه ها و آرشیوهای معتبر آذربایجان و کشورهای خارجی و نیز جهت برپایی واقعیتها و عدالت تاریخی به پارلمانهای کشورهای بزرگ ارسال گردیده است. یکی دیگر از طرح های شایان توجه این مجمع نیز "دو گفتگوی مصور در باره یک فاجعه " نام دارد که به زبان انگلیسی و بصورت فتو آلبوم منتشر شده است. این کتاب حاوی صحبتها و عکس های دو تن از عکاسان معروف آذربایجانی است که تصاویر قربانیان فاجعه خوجالی در محل وقوع فاجعه را بر روی فیلم عکاسی خود ثبت کرده اند.

دولت آذربایجان از سیاستهای هدفمند و مستمری برای آشنا کردن جامعه جهانی با جنایات شوونیستهای ارمنی علیه ملت آذربایجان، از جمله واقعیتهای فاجعه خوجالی و به رسمیت شناخته شدن آن بعنوان یک اقدام نسل کشی پیروی میکند. دیگر جامعه جهانی نیز شناخت خیلی خوبی از چگونگی حقیقت بدست آورده است. قطعنامه ویژه ای در خصوص فاجعه خوجالی مورد تصویب سازمان همکاریهای اسلامی در واقع نخستین سندی است که در آن سازمانهای بین المللی فاجعه خوجالی را بعنوان "جنایت علیه بشریت" به رسمیت شناخته اند. در این قطعنامه که توسط ٥١ کشور به تصویب رسیده است فاجعه خوجالی بعنوان "قتل عام گسترده غیر نظامیان توسط نیروهای مسلح ارمنی" و "جنایت علیه بشریت" مورد ارزیابی واقع شده است.

تا بحال مجالس کشورهای پاکستان، مکزیک، چک، کلمبیا، بوسنی و هرزگوین فاجعه خوجالی را بعنوان یک قتل عام و جنایت علیه آذربایجان به رسمیت شناخته اند. همچنین این قتل عام از سوی برخی ایالتهای آمریکا نیز به رسمیت شناخته شده است.  

آذربایجان برخلاف ملی گرایان ارمنی، هدف سؤاستفاده از این موضوع برای مقاصد سیاسی، مالی، ارضی و غیره را دنبال ندارد. هدف ما دستیابی به احقاق عدالت تاریخی و افشای جنایتکاران و تسلیم آنها به محاکمه جامعه جهانی است. از اینرو، بایستی خطرات سیاستهای تجزیه طلبی قومی مورد اجرای ملی گرایان ارمنی در منطقه و نیز ایده لوژی ترور و ایجاد تنفرعلیه سایر ملتها، برای جهان تشریح شود. این وظیفه شهروندی و انسانی ما نسبت به ارواح شهیدان قهرمان خوجالی است.